به شخصیت حقیقی ما که احترام نگذاشتید،لطفا به شخصیت حقوقی ما احترام بگذارید!

کلی تبلیغ در روزنامه استقلال و سایت مربوطه اش می بینیم که آقایان و خانمها بشتابید که سایت را بروز رسانی کردیم!
ای بدو ای بدو  ....که سایت و صفحاتش را که تا دیروز می توانستید کپی کنید،حالا باید دانلود کنید و بعد وقتی فایل Pdf آنرا با کلی زحمت دانلود کردید می توانید از آن استفاده کرده یا برای دیگر دوستانتان به اشتراک بگذارید!
خلاصه بادیدن این تبلیغات یکی از مخاطبین و کاربران استقلالی از همه جا بی خبر با کلی امید و آرزو به سایت مراجعه کرده و بعد از خواندن چند تا پیامک تکراری که فکر کنم از بدو تاسیس سایت اصلا این قسمت بروز نشده به آرشیو روزنامه مراجعه می کند و در کمال تعجب فقط چند صفحه از روزنامه 8 صفحه ای را می بیند که می تواند دانلود کند!
دلخور از اینکه نمی تواند آن صفحه ای که مورد نظرش بوده را دانلود کند به صفحه های اجتماعی سری میزنه تا شاید از کمی از دلخوری و ناراحتی بوجود آمده اش کم کند!منتهی در کمال تعجب وقتی یکی از صفحات مجازی فیسبوک  را باز می کند،دهانش به اندازه دهان یک تمساح از دیدن آن صفحه ای که فایلش در سایت موجود نبوده اما اونجا به اشتراک گذاشته شده بود،باز میشه!
نتیجه اخلاقی:چقدر با این کارها لی لی به لا لای چند تا از شریک های تجاری و کسانیکه فعلا پاچه خواریتان از آنها بدجوری تابلو و توی ذوق میزند،می گذارید.روزنامه استقلال محلی برای جلو بردن منافع مالی خودتان نیست.استقلال جوان برای یک عده از طرفداران نو کیسه و تازه کار نیست.روزنامه برای من،برای تو،برای اون دختر و پسر روستایی هست که کیلومترها برای خریدنش طی می کند!روزنامه برای من و امثالهمی است که در نوجوانی پول توجیبی های بسیار اندکش را بصورت هفتگی جمع می کرده و یا از پول خردهای کیف مادرش که آنهم در آن زمان با توجه به فقر مالی خانواده بسیار ارزشمند بود،کش می رفته تا بتواند سه شنبه ای که روزنامه بر روی کیوسک می آید آنرا بخره و بعد تا همین حالا هم آرشیوش را نگه دارد.
استقلال جوان برای تو که تا دیروز در یک روزنامه دیگه قلم میزدی و احتمالا فردا در روزنامه یا مجله دیگری خواهی بود__مثل ... ....)نیست.روزنامه استقلال برای امثال منه که هم برای هزینه خریدنش کلی مشقت می کشیدیم،هم برایش مطلب می فرستادیم،هم آرشیوش می کردیم ....!نه برای آن جوانه بیست و یک ساله ای که تا دیروز دنبال گلت کردن موهایش بوده و نمی دونسته استقلال و استقلالی چی و کی هستند و حالا تقی به توقی خورده و با بالا کشیدن سهم مجازی یکی از دوستانش یک سایت باز کرده و با لفظ قلم صحبت کردن و با ساپورتهای مالی ی که از خارج کشور دریافت می کنه در حال جلو بردن منافع شخصی خود می باشد!
به شخصیت حقیقی ما که احترام نگذاشتید،لطفا به شخصیت حقوقی ما احترام بگذارید!

سلام برعلمدار کربلا

ابوالفضل عباس(ع)

به دلیل حضور در ورزشگاه و تماشای دیدار استقلال با مقاومت فجر شیراز مطمئنا می توانم به ضرس قاطع بگویم که تشویق فرهاد مجیدی دردقایق پایانی بازی توسط بعضی ازتماشاگران استقلال کاملا خود جوش بوده و نمی توان گفت که این تماشاگران احساسی از شخص یا اشخاصی خط گرفته بودند!

 اینکه چندین هوادار احساسی استقلالی به تشویق بازیکن مورد علاقه خود  بپردازند نباید زیاد مهم و تاثیر گذار جلوه داده شود!بارها شاهد بودیم که با گرفتن یک نتیجه خوب و یا یک بازی تماشاگر پسند همین تماشاگران احساسی همه عقاید و نظرات قبلی خود را پشت کرده و مجددا تیم و بازیکنان فعلی خود را مورد حمایت قرار می دهندو کلا فراموش  می کنند که در چند روز قبل چه شعارهای سر می دادند!منتهی موضوعی که برای بعضی از هواداران از جمله خود بنده غیر قابل هضم می باشد،مصاحبه مدیر عامل قرمزها دقیقا یک روز بعد از اتفاقات و حواشی بازی استقلال با حریف شیرازیش می باشد!سردار رویانیان در لابه لای مصاحبه خود از پیشنهاد ابتدای فصلش به فرهاد مجیدی جهت پیوستن به پرسپولیس صحبت می کند.پیشنهادی که در ابتدای فصل به مجیدی داده شده بود و احتمالا دو سه هفته قبل مجددا تکرار شده بود!اما چرا مذاکره رویانیان با فرهاد مجیدی دقیقا یک روز بعد از تشویق فرهاد در استادیوم و یک روز قبل از دیدار تیمش مقابل سپاهان رسانه ای شد،غیر قابل هضم می باشد!

حال باید به شایعات و مصاحبه های که در طول این چند وقت اخیر پیرامون فرهاد مجیدی زده شده است  و به نوعی این بازیکن استقلال را مقابل هواداران و کادرفنی فعلی آبی پوشان قرار داده  بپردازیم.

در بازی استقلال با فجر سپاسی به علت کسل آور بودن آن و بازی بد بازیکنان دو تیم،باعث شد که  در بین دو نیمه جایگاهی که در ابتدا برای تماشا کردن این دیدار انتخاب کرده بودیم را ترک کنیم و برای خودمون در طول نیمه دوم در جایگاههای مختلف بچرخیم و دنبال دوستان قدیمی خود در ورزشگاه بگردیم.
اتفاقا چند هوادار قدیمی را در جایگاه 15 پیدا کردیم و نشستیم در خلوتی این جایگاه (استقلال در نیمه دوم به سمت روبروی جایگاه 15 حمله می کرد!)با هم گپ بزنیم و از گذشته های خود و بازیهای که در این جایگاه قدیمی استقلالی ها تماشا می کردیم،صحبت کنیم.خدا را شکر در بازی با فجر با تمام بی روح بودن آن توانستیم روح خود را با دیدن دوستان قدیمی شاد کنیم!